میکروتیک Mikrotik

میکروتیک Mikrotik

میکروتیک یک شرکت در کشور LATVIA ( یک کشور نسبتا کوچک در اروپای شرقی ) است که در سال 1995 کار خود را با فروش روتر های وایرلس شروع و در پی توسعه کار خود سیستم عامل Mikrotik Router OS را ارائه کرد و در سال 2007 تعداد کارمندان خود را به 70 نفر افزایش داد.

Router OS :

یک سیستم عامل بر پایه لینوکس است که میتواند بر روی سیستم های معمولی نصب و به کارگیری شود و در آن قابلیتهای بسیار خوبی از جمله VPN ، یک فایروال قوی ، کنترل پهنای باند ، هات اسپات و قابلیت Wireless وجود دارد . برای استفاده از این نرم افزار باید لایسنس آن را خریداری نمایید که با توجه به امکانات آن رده بندی متفاوتی دارند .

نرم افزاری به نام Winbox برای آن طراحی گردیده است یک رابط کاربری گرافیکی (GUI) برای این سیستم عامل است و توسط آن انواع تنظیمات را میتوانید بر روی این سیستم عامل انجام دهید. راه های ارتباطی متفاوتی برای ارتباط با ای نرم افزار وجود دارد از جمله FTP , Telnet , SSH و همچنین شما میتوانید با رابط برنامه نویسی (َAPI) با این سیستم عامل در ارتباط باشید و کارهای متفاوتی را انجام دهید.

قابلیتها :

Router OS قابلیتهای زیادی دارد و میتوان در محیط های کوچک تا متوسط از آن استفاده نمود(در متن اصلی متوسط تا بزرگ اعلام شده بود که به شخصه این طور نمیدانم) به صورت مثال از پروتکل های مسیر یابی OSPF, BGP , VPLS/MPLS در یک سیستم میتوانید استفاده کنید و برای راهنمای استفاده از این سیستم عامل نیز میتوانید به سایت میکروتیک بخش جزوات آن ( Document ) و ویکی سایت مراجعه نمایید.

این سیستم محدودیتهایی در زمینه شناخت سخت افزار دارد مخصوصا در زمینه وایرلس که فقط سخت افزارهایی با چیپ Atheros و Prism را پشتیبانی میکند.

RouterBOARD :

این شرکت سخت افزارهایی را نیز در همین زمینه با همان سیستم عامل تولید میکند که به این نام معروف هستند .

تفاوت مجازی ساز ها

در حالت کلی مجازی ساز ها به 2 دسته تقسیم می شوند
1- مجازی ساز ها با منابع اختصاصی
2- مجازی ساز ها با منابع اشتراکی

مورد اول برای کاربر مناسب هست
مورد دوم برای مدیر سرور مناسب

زمانی که مجازی ساز منابع اختصاصی باشه ، مدیر سرور نمی تواند بیشتر از حد مجاز و توان سخت افزاری سرور کار بکشد . یعنی اگر سرور 8 گیگ رم داره ، نمی تواند 9 گیگ رم به سرور های مجازی اختصاص دهد .

اما اگه منابع اشتراکی باشه ، مجازی ساز این اجازه را می دهد که بی نهایت رم و سی پی یو اختصاص بدهید ، تا زمانی که مقدار استفاده کاربران زیر مقدار 8 گیگ ( حداکثر میزان منابع واقعی سرور ) هست مشکلی نیست و همه راضی هستند و خوبه ، اما یک زمانی میشه استفاده ها بالا میره و کاربران می خواهد از حداکثر منابع تخصیص داده شده استفاده کنند ، در نتیجه مقدار استفاده از اون 8 گیگ یا هر مقدار دیگه بالا میزنه و ......سرور نابود میشه .


از جمله مجازی ساز ها با منابع اختصاصی :
1- VMware ESX / ESXi
2- Microsoft Hyper-V
3- Citrix XenServer

بررسی مجازی ساز های با منابع اختصاصی !

Citrix XenServer
تنها نکته منفی در مورد مجازی ساز Citrix XenServer هست ، مشکل که هم در XenSource هست و هم در Citrix XenServer . ، هارد دیسک های vPs ها و خود سرور بسیار حساس و ضعیف هستند . به طوری که اگر vPS یا سرور در حالت هنگ باشه و یا فشار زیادی روش باشه و سرور یا vPs رو ریستارت کنید ،بالا آمدن این سرور و کرش نکردن سرور با خدا هست

شایع ترین مشکل این هست و هر لحظه امکان کرش کردن HDD سرور و یا VPS وجود داره . دقت کنید که هیچ وقت دنبال این مجازی ساز نرید ، مگر اینکه از سرویس ها بک آپ بگیرید و یا RAID استفاده کیند

Micorosft Hyper-V
مثلا Hyper-V قدرت بالایی داره ، اما بیشتر از 4 Core برای سی پی یو نمی شناسد ، مثلا من 2تا CPU داشتم ، اما یکی رو شناخته بود . در ضمن از نظر امکانات ضعیف هست و باید Windows Server 2008 داشته باشید که نصب کنید ، که این عامل باعث میشه حداقل 25 دلار برای هزینه اش بپردازید .

البته ARIA می فرمودند راهی هست که بشه از 2 CPU استفاده کرد . کلا Hyper-V قدرت بالایی داره مخصوصا در سرور های مجازی ویندوز .

خوبی که داره این هست که شما به ویندوز دسترسی دارید می توانید فایل های ار VPS رو کپی و.. کنید .

ولی پنل مدیریت قوی نداره ، خیلی خشک و ساده هست . برای اضافات نظیر پنل برای کاربران و یا پنل های قوی تر باید لایسنس خرید که از توان ما خارج هست .


VMware ESXi
من هر کسی که می خواهد مجازی ساز نصب کنه ، بهش VMware ESXi رو پیشنهاد می دم . خیلی ازش راضی هستم ، قبلا از Citrix XenServer استفاده می کنم ولی متاسفانه HDD دوام خاصی در این مجازی ساز نداره .

پنل های تحت ویندوزی بسیاری دارد و کلاینت های بسیاری داره که به مشتری اجازه ریستارت کردن و.. میده .

مدیریت بسیار دقیقی در میزان فرکانس CPU و RAM داره ، بسیار STABLE هست و شرایط سخت و لود بالا بسیار کمک می کنه

میشه کارت صدا برای سرور های مجازی اضافه کرد .

VMware ESX
تمامی موارد در VMware ESXi در همین مجازی ساز هم صدق می کند با این تفاوت که سیستم عامل VMware ESX لینوکس بیس هست و از دستورات لینوکس می توانید استفاده کنید . فکر کنم RedHat Enterprise هست .

همچنین پنل تحت وب داره .

نکته قابل توجه این هست که سعی کنید از هر مجازی سازی استفاده می کنید ، حتما لایسنس FULL کنید ( آخرین پلن) که نهایت امکانات رو داشته باشید

تنها نکته ضعیفی که در VMware ESX / ESXi میشه گفت این هست که در قسمت کارت شبکه های اضافه ( بهتره بگم Switch های اضافی ، زمانی که سرعت پورت ( UPLINK ) رو محدود می کنیم ، اما تاثیری نداره و نوسان قابل توجهی داره

ای کاش این مشکل حل بشه و بشه سرعت رو محدود کرد برای هر VPS ، دیگه همه چیز تمام میشه

از جمله مجازی ساز ها با منابع اشتراکی :
1- OpenVZ
2- VMWARE SERVER 1 & 2x
رایج ترین و معروف ترین و مدیر سرور پسند ترین OpenVZ هست که میشه همه چیز رو Unlimited زد ، .

پنل زیبا و فریبنده Hyper-VM هم به کاربر می دند و کاربر از این همه ICON هنگ می کنه و کف و خون بالا میاره

از دید کاربر : دمش گرم ، ماه اول هوای ما رو داشت و این همه چیز میز داده بهم ، لامسب چقدر امکانات داره این پنل Hyper-VM

در کل ، سعی کنید قبل از خرید مشخصات سرور + نوع مجازی ساز سرور رو با خبر بشید . حتی شده بگید عکس براتون بگیره .

با دیدن قیمت کله پا نشید ، فرض کنید طرف میگه من VPS با رم 1 گیگ که قابل افزایش به 2 گیگ هست رو به شما میدم 15 توامان در ماه ،

حال یک حساب سر انگشتی کنیم ، آشغال ترین سرور ها با رم 8 گیگ و گوره بابای CPU که اگه از OVH بگیری نزدیک به 150 تا 180 در میاد . ( با اون شبکه مسخره اش ) .

اگه 8 تا VPS با رم 1 گیگ به قیمت 15 تومان بده ، میشه 120 تومان ، هزینه سرور چه طوری در میاد ؟؟؟

دیگه بماند 512 تا 1 گیگ هم برای خود سرور نیاز هست .

قیمت ملاک نیست،اما این وسط افرادی هم هستند که با همون OpenVZ دارن با مرام و معرفت کار می کنند و حواسشان به مقدار منابع سرور هست و بیش از حد ارائه نمی دهند ،افرادی هم هستند که برای تبلیغات به دلیل وسیع بودن شرکتشان جهت تبلیغات و ... ارزان می دهند

هفت لایه مدل OSI

زمانی که شبکه را شروع می کنید متوجه می شوید اساتید شما تاکید زیادی روی یادگیری و به یادسپاری لایه های OSI یا مدل مرجع OSI دارند و از آن جالب تر زمانی می شود که برای مصاحبه کاری به جایی می روید و متوجه می شوید آنها هم از OSI از شما می پرسند و اگر بلد نباشید همانجا با شما خداحافظی می کنند . 

اما آیا واقعا تا این حد مهمه ؟ 
بله : در حقیقت همانطور که وقتی می خواهید ببینید آیا کسی ریاضی بلد است یا خیر اول دو دو تا چهارتای معروف را ازش می پرسید در شبکه هم ابتدایی ترین چیزی که یک متخصص شبکه می آموزد مدل OSI است و انتظار می رود حداقل این مطلب اولیه را بدانید تا بقیه مطالب بعدی ( من خودم خیلی روی این مساله تاکید ندارم و افرادی هم که از آنها مصاحبه کردم درصورتی که اصول لازم را بلد بوده اند هیچ کاری با این مساله نداشتم اما بعدا به آنها آموزش لارم را می دهم زیرا بعنوان یک کارشناس شبکه متوجه می شوید برای رفع مشکلات شبکه حتما باید ببدانید ریشه هر مشکل چیست اگر نه هم وقت بسیاری از دست می دهید و هم در نهایت ممکن است پی به اصل مشکل نبرید مثل اینکه موتور ماشینتان خراب شود و شما به دنبال چرخ پنچر بگردید ! ) 
منظور از مدل هفت لایه ای یا مرجع OSI چیست ؟ 
همانطور که برای ساخت یک ساختمان شما نیاز به یک نقشه دارید تا بدانید جای هرچیز کجاست مثلا مسیر برق ساختمان از کجا می گذرد ، درها کجا هستند ، راه ورود و خروج کجاست و هر واحد در کدام طبقه ساختمان قرار دارد در شبکه نیز لازم است بدانید ارتباط شبکه شما چه مسیری را طی می کند و در هر مسیری چه اتفاقی برای داده های شما می افتد . این کار به دو صورت به شما کمک می کند : 

  1. درک خوبی از شبکه و تبادلهای شبکه ای بدست می آورید .
  2. در صورت بروز مشکل میدانید باید در کجا دنبال مشکل بگردید .



مدل مرجع OSI مخفف واژه Open System Interconnection است و یک مدل فرضی برای درک مفاهیم شبکه است . این مدل به هیچ عنوان بصورت واقعی وجود نداشته و صرفا برای یادگیری و رفع اشکال و همچنین طراحی ساختارهای شبکه بکار می رود . در این مدل شبکه را به هفت لایه تقسیم بندی می کنیم که هر لایه به لایه پایین تر خود سرویسی را ارائه می دهد و این در حالی است که هر لایه وظیفه خاص خود را نیز بر عهده دارد . مدل مرجع دیگری نیز بنام TCP/IP وجود دارد که بصورت کاربردی بیشتر از OSI مورد استفاده قرار می گیرد اما بعنوان مدل درسی و مدل تئوری برای یادگیری مورد استفاده قرار نمی گیرد . حال به سراغ بررسی لایه های این مدل مرجع می رویم : لایه ها را از لایه شماره هفت به سمت پایین که لایه شماره یک است بر اساس روش انتقال اطلاعات از سیستم مبدا به سیستم مقصد بررسی می کنیم : 

  • لایه هفتم : Application layer یا لایه کاربردی : این لایه رابط بین کاربر و سیستم عامل محسوب می شود و همانطور که از اسمش پیداست ، شما بوسیله این لایه با نرم افزارهای کاربردی ارتباط برقرار می کنید برای مثال شما وقتی از نرم افزار Internet Explorer یا IE برای ارسال درخواست باز کردن صفحه وبی مانند گوگل استفاده می کنید در حقیقت ار پروتکل HTTP برای ارسال درخواست خود توسط این نرم افزار اسفاده کرده اید که همه اینها در لایه هفتم از مدل OSI فعالیت می کنند . این لایه تنها لایه ای است که کاربر می تواند آن را بصورت ملموس حس کند و با آن ارتباط برقرار کند . از نمونه پروتکلهایی که در این لایه فعالیت می کنند می توان به HTTP ، FTP ، TELNET ، SNMP ، POP3 و مشابه آنها اشاره کرد .

 

  • لایه ششم : Presentation layer یا لایه نمایش : همانطور که از اسم این لایه پیداست نحوه نمایش اطلاعات را به ما نشان می دهد . بعنوان مثال در این لایه تعیین می شود که اطلاعات چگونه رمز نگاری شود یا چگونه فشرده سازی شود . در این لایه قالب بندی داده ها انجام می شود و همچنین کپسوله سازی اطلاعات جهت ارسال در شبکه و هماهنگی با سیستم عامل جهت شیوه یا نوع ارسال اطلاعات تعین می شود .

 

  • لایه پنجم : Session layer یا لایه نشست : در هنگام برقراری یک ارتباط بین دو کامپیوتر اصطلاحا یک جلسه یا نشست برقرار می شود .همانطور که در یک جلسه یک منشی جلسه وجود دارد که زمان شروع ، اطلاعاتی که در جلسه قرار است مطرح شود ، مدت زمان جلسه و زمان پایان آن را تعین می کند در کامپیوتر نیز این لایه وظیفه مدیریت این نشست بین کامپیوترها را بر عهده دارد . در حقیقت این لایه 3 وطیفه بر عهده دارد که به ترتیب :make یا ایجاد کردن جلسه ،maintain یا مدیریت جلسه ،terminate یا پایان دادن به جلسه را بر عهده دارد .

 

  • لایه چهارم : Transport layer یا لایه انتقال : این لایه یک اتصال منطقی ( و نه فیزیکی ) نقطه به نقطه بین دو پایانه ارتباط مثلا بین دو دستگاه کامپیوتر ایجاد می کند . در این لایه دو روش برای این کار وجود دارد :

 

  1. اتصال گرا ( connection-oriented ) : که مربوط به ارسال در پروتکل تی سی پی ( TCP ) است . در این پروتکل که اتصال گرا می‌باشد وظیفه کنترل جریان با قابلیت اعتماد بالا را دارد.
  2. غیر اتصال گرا ( connectionless ) : که مربوط به ارسال در پروتکل یو دی پی ( UDP ) است . ( این پروتکل غیر متصل می‌باشد و برخلاف TCP از سرعت بالا تری برخوردار است، اما قابلیت اعتماد آن کمتر است. بعدا مفصل به این 2 پروتکل می پردازیم . )

 

  • لایه سوم : Network layer یا لایه شبکه یا Router layer یا IP address layer : پروتکل معروف IP در این لایه کار می کند . روتینگ هم در این لایه انجام می شود . روتینگ را می توان با یک عملیات 2 سوالی تصور نمود :

 

  1. برای مقصد داده شده از روتر محلی چند مسیر معتبر وجود دارد ؟
  2. "بهترین" مسیر برای رسیدن به آن مقصد کدامیک است ؟

 

  • لایه دوم : Data link layer یا لایه ارتباط داده یا MAC address layer یا Hardware address layer یا Physical layer ( من بهتون قول میدم که این اسامی رو من ایجاد نکردم پس به من غر نزنین که چرا اینا اینهمه اسم دارن !! درضمن شبکه همینه ... به دنیای شبکه خوش آمدید : جایی که هزاران اسم اصلی و فرعی و مخفف دارین و گاهی با یک نفر یک ساعت بحث می کنید و در نهایت متوجه می شوید هردوتای شما داشتید یک حرف واحد می زدید فقط زبانتان با هم فرق داشته مثل 2 نفر با 2 لهجه مختلف . ) سوئیچها و پلها ( bridges ) و ایستگاههای اتصال بی سیم ( Wireless Access Points یا WAPs ) نیز در این لایه فعالین می کنند و همچنین داشت یادم می رفت ؛ مودم محبوب ای دی اس ال شما و مودم عادی هم در این لایه جا می گیرند .چهار اصطلاح مهمی که در این لایه هست می گیرند و بعدا بیشتر راجع به انها خواهیم اموخت عبارت اند از :

 

  • Ethernet یا ایترنت
  • کنترل ارتباط داده های سطح بالا یا High Data Link Control یا HDLC
  • پروتکل نقطه به نقطه یا Point-to-point protocol یا PPP
  • یازپخش ساختار یا Frame relay


* در نظر داشته باشید اصطلاح خطایابی یا error detection در این لایه صورت می پذیرد و از طریق فرایندی بنام Frame check sequence .اگر سوئیچ یا پلی در این لایه کار کنند دیگر "سوئیچ کردن" یا "پل زدن" انجام نمیدهند بلکه "مسیر یابی یا routing" می کنند . 

  • لایه اول : Physical layer یا لایه فیزیکی : جایی که اطلاعات بازجویند اصل خویش ! جایی که اطلاعات به 0 و 1 تبدیل می شوند و رهسپار کابل میشوند ... میدونید من هروقت در شبکه به مشکلی برمی خورم به خودم میگم " ای بابا ! چیزی نیست که !! یه مشت صفر و یکه دیگه !!!

نحوه IP دادن به کامپیوتر های PC

در هنگام سازماندهی شبکه خانگی یا محلی خود، راحت تر این است که به هر یک از کامپیوترهای موجود در شبکه آی پی آدرس خودش را اختصاص دهید تا بخواهید از DHCP استفاده نمایید. در این مقاله نگاهی به نحوه انجام این کار در نسخه های مختلف ویندوز ایکس پی ، ویستا و ویندوز ۷ خواهیم داشت.

اگر شما مدیر یک شبکه خانگی شامل چند  دستگاه رایانه میباشید، بهتر است برای هر یک از آنها یک آدرس خاص تعیین کنید. در صورت استفاده از DHCP (Dynamic Host Configuration Protocol)(پروتکل پیکربندی پویای میزبان) ، هر یک از کامپیوترهای شبکه با هر بار بوت شدن درخواست اختصاص آدرس خواهند کرد. هنگامی که شما مجبور به انجام عیب یابی شبکه خود باشید، مسلما این قضیه برای شما ایجاد مزاحمت و دوباره کاری کرده چون مجبورید به سراغ تک تک دستگاه ها رفته و چک کنید که آدرس آی پی هر کدام چیست.

استفاده از آی پی آدرس استاتیک مانع از بروز اختلال بین سیستم ها شده و به شما اجازه می دهد تا آنها را آسان تر مدیریت کنید. تعیین  ادرس آی پی در نسخه های ویندوز اساسا روند مشابهی دارد ، اما مراحل رسیدن به  این هدف جزئیاتی دارد  که شما در هر نسخه باید به آن توجه کنید تا این کار را به طور صحیح در ویندوز خود به انجام برسانید.


ویندوز ۷

برای تغییر آدرس آی پی کامپیوتر در ویندوز ۷ ، عبارت شبکه و به اشتراک گذاشتن(network and sharing) را در جعبه جستجوی منوی استارت تایپ کنید و هنگامی که برنامه Network and Sharing Center در بالای کادر جستجو ظاهر شد بر روی ان کلیک کنید.

بعد هنگامی که «مرکز شبکه و به اشتراک گذاری» باز شد ، بر روی تغییر تنظیمات آداپتور(Change adapter settings) کلیک کنید.

بر روی آداپتور محلی(local adapter) خود راست کلیک کرده و Properties را انتخاب کنید.

در پنجره Local Area Connection Properties   این گزینه  را پیدا کرده: Internet Protocol Version 4 (TCP/IPv4) بر روی ان کلیک کنید تا آبی شود سپس  بر روی دکمه Properties. کلیک کنید.

حالا دکمه های رادیویی دومی که چنین عبارتی است: Use the following IP address را انتخاب کنید و به ترتیب آی پی آدرس، ماسک زیر شبکه(Subnet mask) و دروازه پیش فرض (Default gateway) مطابق با راه اندازی شبکه خود را وارد کنید. سپس باید آدرس سرور دی ان اس ترجیحی (Preferred)و جایگزین(Alternate) را وارد کنید. در تصویر زیر همانطور که ملاحظه می کنید چون ما قصد استفاده از یک شبکه خانگی را داشتیم در نتیجه ترجیح دادیم از کلاس پیکربندی شبکه C (کلاس ساده) و دی ان اس گوگل (Google DNS)استفاده کنیم.

در آخر کنار گزینه Validate settings upon exit ( تایید تنظیمات بالا به محض خارج شدن از پنجره) تیک بزنید تا ویندوز بتواند هر گونه مشکل احتمالی در مورد آدرس هایی که شما وارد کرده اید پیدا کند. وقتی که این کار به پایان رسید و ویندوز مشکلی پیدا نکرد  ok کنید.

حالا می توانید از پنجره Local Area Connections Properties نیز با زدن close خارج شوید.

ویندوز ۷ برنامه تشخیص شبکه  را اجرا کرده و بررسی می کنند  که ارتباط درون شبکه ای برقرا شده و مشکلی نداشته باشد. در مورد دستگاه ما ویندوز به هیچ مشکلی برخورد نکرد، اما اگر در مورد شما مشکلی پیدا ش ، می توانید برنامه عیب یابی شبکه(network troubleshooting wizard)  را اجرا کنید تا مشخص شود مشکل از کجاست.

حالا شما می توانید برنامه خط فرمان(command prompt) را  اجرا کرده و با وارد کردن دستور ipconfig می توانید مشاهده کنید که تنظیمات آداپتر شبکه با موفقیت تغییر  پیدا کرده است.

ویندوز ویستا

تغییر آی پی از DHCP به نشانی استاتیک در ویندوز ویستا بسیار شبیه به ویندوز ۷ است ، اما رفتن به مراحل در این ویندوز کمی متفاوت می باشد. این کار را  با  باز کردن منوی استارت، راست کلیک بر روی شبکه Network)) ، و انتخاب Properties آغاز کنید.

برنامه مرکز شبکه و به اشتراک گذاری (Network and Sharing Center)باز می شود… با بر روی مدیریت اتصالات شبکه (Manage network connections)کلیک کنید.

بر روی آداپتوری از شبکه که می خواهید به آن آدرس آی پی اختصاص داده راست کلیک کرده و Properties را کلیک کنید.

Internet Protocol Version 4 (TCP/IPv4)   را های لایت کرده سپس بر روی دکمه Properties کلیک کنید.

حالا باید آی پی ، ماسک زیر شبکه، دروازه پیش فرض ، و آدرس دی ان اس سرور را همانند بالا تغییر داده. وقتی که کارتان به پایان رسید OK  را کلیک کنید.

سپس باید پنجره Local Area Connection Properties  را ببندید تا تنظیماتی که انجام داده اید در ویندوز اثر کنند.

در نهایت می توان برنامه خط فرمان را اجرا،دستور ipconfig  را به منظور بررسی موفق تغییرات وارد نمود.

ویندوز ایکس پی

در این مثال ما با استفاده از ویندوز ایکس پی سرویس پک ۳ نسخه مدیا سنتر به تغییر آدرس آداپتور بی سیم(وایرلس) می پردازیم.

برای تنظیم آی پی استاتیک در ایکس پی راست کلیک بر روی My Network Places  کرده و Properties را انتخاب کنید.

بر روی آداپتوری از شبکه که می خواهید به آن آدرس آی پی اختصاص داده راست کلیک کرده و Properties را کلیک کنید.

حال Internet Protocol (TCP/IP)  را های لایت کرده و دکمه Properties را انتخاب کنید.

حالا آی پی ، ماسک زیر شبکه ، دروازه پیش فرض ، و آدرس دی ان اس سرور  را تغییر دهید. وقتی که این کار به پایان رسید  OK را کلیک کنید.

سپس قبل از اینکه هر گونه تغییر در سیستم مشاهده شود باید  از پنجره Network Connection Properties خارج شوید.

باز هم شما می توانید به بررسی فوری موفقیت اعمال تنظیمات با دستور ipconfig در برنامه خط فرمان بپردازید. در صورتی که شما نمی دانید چگونه برنامه خط فرمان را اجرا کنید، استارت را کلیک کرده و سپس بر روی Run کلیک کنید.

در جعبه Run عبارت  cmd  را تایپ کرده و OK کنید.

سپس در پنجره برنامه خط فرمان دستور ipconfig  را تایپ نموده و اینتر بزنید. این کار به شما آدرس آیپی آداپتور شبکه که دچار تغییر شده است را نشان می دهد.

جمع بندی

اگر شما یک شبکه  در دفتری کوچک یا شبکه خانگی دارید ، تخصیص آدرس آی پی خاص به  هر یک از کامپیوترهای موجود در شبکه ،مدیریت شبکه و رفع مشکلات اتصال شبکه را  بسیار آسانتر می سازد.